حوزه بازاریابی همیشه در حال تحول است و برای موفقیت، هر حرفه ای بازاریابی باید با آخرین روندهای صنعت، از جمله واژه نامه در حال گسترش آن، همراه باشد.بازاریابان به طور طبیعی در صحبت کردن مهارت دارند. این به نوعی در شرح شغل ما آمده است. خوشبختانه، این اصطلاحات بسیار ساده هستند، شما فقط به کمی زمینه نیاز دارید تا به اصل موضوع پی ببرید. در این مقاله به معرفی اصطلاحات حرفه ای فروش و بازاریابی می پردازیم:
این به فرآیند آزمایش دو تغییر مختلف از یک متغیر برای تعیین بهترین عملکرد اشاره دارد. تست A/B هنگام بهینه سازی ایمیل مارکتینگ، CTAها، صفحات فرود، فرم ها و به طور کلی محتوا برجسته تر است.
این معیاری است که نشان می دهد چند درصد از مشتریان خود را حفظ می کنید. می توان آن را با اندازه گیری تعداد مشتریان از دست رفته به عنوان درصدی از کل پایگاه مشتری محاسبه کرد.
این به شیوه ها، استراتژی ها و راه حل های تکنولوژیکی مورد استفاده برای مدیریت تعاملات مشتری با یک برند اشاره دارد. سیستم های CRM از داده های چرخه عمر مشتری برای ایجاد، بهبود و حفظ روابط با مشتریان استفاده می کنند.
به شخص (یا نقش) مسئول تصمیم گیری نهایی برای فروش اشاره دارد.
مخفف عبارت «توجه/آگاهی، علاقه، میل و اقدام» است. این چهار مرحله در قیف به اصطلاح خرید هستند.
اینها نمایش هایی هستند که به دقت از یک مشتری ایده آل بر اساس تحقیقات بازار واقعی و داده های مشتریان فعلی و واقعی ساخته شده اند. این شخصیتها به بازاریابان کمک میکنند تا بفهمند با چه کسی صحبت میکنند و چگونه میتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند.فرآیند پذیرش گاهی اوقات “فرایند خرید” نامیده می شود، این به مراحلی اشاره دارد که مشتری بالقوه طی می کند . از یادگیری تا خرید یا رد کردن.
این به میزان تعامل دریافت شده توسط یک برند، معمولاً در رسانه های اجتماعی اشاره دارد. این می تواند به صورت لایک، اشتراک گذاری، نظر و بازدید باشد.
مخفف عبارت “Budget, Authority, Need, and Timeline” است. این به عنوان چارچوبی عمل می کند تا به تعیین اینکه آیا مشتری بالقوه برای خرید آماده است یا نه، عمل می کند.
فرصت های بسته این اصطلاح شامل فرصتهای «بسته-برنده» و «بسته-از دست رفته» است. بسته-برد به معاملاتی اشاره دارد که منجر به خرید شده است، در حالی که بسته-بازنده به معاملاتی اشاره دارد که با رد شدن انجام شده است.
به تماس های ناخواسته ای اطلاق می شود که نمایندگان فروش به امید فروش به مشتریان جدید برقرار می کنند.
فعالیتی که به موجب آن یک نماینده فروش بیش از یک محصول یا خدمات را ارائه می دهد. معمولاً این محصولات یا خدمات مکمل محصولاتی هستند که قبلاً توسط مشتری خریداری شده است.
هنگامی که در مورد بازدید از وب سایت صحبت می شود، نرخ پرش به نسبت بازدیدکنندگانی که در صفحه شما قرار می گیرند و بدون کلیک بر روی چیزی از آن خارج می شوند، اشاره دارد. برای ایمیلها، نرخ پرش به پیامهایی اطلاق میشود که به دلیل آدرسهای نادرست یا هر شرایط نامطلوب دیگری به صندوق ورودی گیرنده تحویل داده نمیشوند.
وبلاگ نویسی به عمل ایجاد و نگهداری یک گزارش وب یا وبلاگ اشاره دارد. این می تواند یک وبلاگ شخصی یا یک وبلاگ تجاری باشد که حاوی انواع مختلفی از محتوا از جمله نظرات، پوشش رویدادها، عکس ها، فیلم ها و حکایات است.
به مراحل مختلف در قیف فروش اشاره دارد. به طور خلاصه، Top of Funnel (ToFu) مرحله شناسایی مشکل، Middle of Funnel (MoFu) مرحله بررسی گزینه و BoFu مرحله تصمیم خرید است.
به وبلاگهای غیر شخصی اشاره میکند که به بازاریابان کمک میکند تا ترافیک بیشتری را به وبسایت خود هدایت کنند، و سپس به سرنخ تبدیل میشوند. یک وبلاگ تجاری اغلب موضوعات مرتبط با محصولات یا خدمات شرکت را پوشش می دهد که به برند کمک می کند حضور آنلاین و اعتبار برند خود را افزایش دهد.
این یک نوع محتوا است که در آزمون زمان مقاومت می کند. این محتوای بسیار ارزشمند به دلیل مفاهیم و اجرایشان، مدتها پس از تاریخ انتشارشان در جستجوها محبوب باقی میمانند. محتوای همیشه سبز به وب سایت ها کمک می کند تا ترافیک خود را افزایش دهند و آگاهی از برند را ایجاد کنند.
به هر اطلاعاتی که برای مصرف توسط یک مخاطب خاص طراحی شده است اشاره دارد. رسانه ها معمولاً به شکل وبلاگ ها، مقاله ها، فیلم ها، تصاویر، نمایش های اسلاید، پادکست ها، وبینارها و پست های رسانه های اجتماعی هستند.
این «نقشه راه» تولید محتوای یک سازمان است. این به بازاریابان محتوا کمک می کند تا آنچه را که باید منتشر کنند و زمان انتشار آن را پیگیری کنند.محتوای جمع سپاری شده همچنین به عنوان محتوای تولید شده توسط کاربر (UGC) شناخته می شود، به محتوایی اشاره دارد که از داده هایی که از کارشناسان موضوعی، مترجمان آزاد و مشتریان جمع آوری می کنید، ایجاد شده است. این به بازاریابان کمک می کند تا در زمان کمتر و در عین حال که از منابع کمتری استفاده می کنند، محتوای مرتبط و با کیفیت بالا تولید کنند.
این می تواند به شکل یک دکمه، تصویر یا پیوند متنی باشد که بازدیدکننده آنلاین را ترغیب می کند تا روی آن کلیک کرده و از صفحه فرود بازدید کند. یک CTA اساسا به تبدیل بازدیدکنندگان به سرنخ کمک می کند.
به میانگین هزینه کسب یک سرنخ برای کسب و کار شما اشاره دارد. با تقسیم کل هزینه ها بر تعداد سرنخ های به دست آمده محاسبه می شود.
دورهای از نقاط تماس، تعاملات، و اقداماتی که یک سرنخ یا مشتری بالقوه طی میکند تا زمانی که به مشتری پرداختکننده تبدیل شود. این می تواند شامل دانلود کتاب الکترونیکی، تماشای یک وبینار یا تماس تلفنی با یک نماینده فروش باشد.
به هر فعالیت بازاریابی که مشتریان بالقوه را جذب می کند اشاره دارد. این با روش سنتی ارتباط با مشتریان با پیام های تبلیغاتی مخالف است.
این مخفف User Experience است، که همان چیزی است که مشتری در طول کل فرآیند استفاده از یک محصول تجربه می کند. این شامل پیام های بازاریابی، استفاده واقعی از محصول، پشتیبانی مشتری و سایر نقاط تماس برند می شود.
به میانگین هزینه کسب یک سرنخ برای کسب و کار شما اشاره دارد. با تقسیم کل هزینه ها بر تعداد سرنخ های به دست آمده محاسبه می شود.