بازاریابی برند عبارت است از ترویج محصولات یا خدمات یک برند به گونه ای که برند را به عنوان یک کل ارتقا دهد. این شامل ایجاد و حفظ روابط برند-مصرف کننده و ویژگی های مارک تجاری است – ویژگی هایی که مردم هنگام تصویر کردن یک نام تجاری خاص به آن فکر می کنند. در این راهنما، ما یک نمای کلی از همه چیزهای برندسازی، از جمله استراتژی بازاریابی برند، انواع برندها، آگاهی از برند، ارزش ویژه برند، ارتباط نام تجاری، و شناخت برند، و همچنین راه حل های برندسازی از تبلیغات آمازون را برجسته می کنیم.در این مقاله به بازاریابی برند چیست؟ می پردازیم:
برند نحوه متمایز کردن یک شرکت از برندهای همتای خود است. یک نام تجاری را می توان به عنوان شخصیت شرکت در نظر گرفت که از طریق یک علامت شناسایی، آرم، نام، شعار، صدا و لحن ارتباط برقرار می کند. برخی از قدیمیترین و شناختهشدهترین نامهای تجاری در خودرو، اسباببازیها، و غذا و نوشیدنیها دهههاست که وجود داشتهاند و برخی از آنها بیش از یک قرن برند ثابت و قابل تشخیص را پشت سر گذاشتهاند.
سه نوع اصلی از برندها شامل برندهای شرکتی/شرکتی، برندهای محصول و برندهای شخصی وجود دارد که برای افراد اعمال می شود. قوانین بازاریابی برند صرف نظر از نوع آن اعمال می شود. اکنون که می دانیم برند چیست، بیایید در مورد چگونگی ایجاد یک استراتژی بازاریابی برند صحبت کنیم.
بازاریابی برند فرآیند ایجاد و رشد رابطه بین یک برند و مصرف کنندگان است. بازاریابی برند به جای برجسته کردن یک محصول یا خدمات منفرد، کل برند را ترویج میکند و از محصولات و خدمات بهعنوان نکات اثباتی استفاده میکند که از قول برند حمایت میکند. هدف بازاریابی برند، ایجاد ارزش یک برند – و در نتیجه ارزش شرکت است.
کانالهای موجود برای استراتژی بازاریابی برند همان کانالهایی هستند که شرکتها میتوانند برای فعالیتهای بازاریابی محصول از جمله تبلیغات دیجیتال، اجتماعی و جستجوی پولی استفاده کنند. یک استراتژی خوب این است که از کانال های مختلف با هم استفاده کنید تا ترکیبی رسانه ای ایجاد کنید که مخاطبان گسترده ای را جذب کند. به عنوان مثال، بازاریابان برند ممکن است از یک استراتژی تبلیغات برند که با ایمیل و تلاشهای بازاریابی محتوا تکمیل میشود، استفاده کنند تا آگاهی برند و دستیابی به مشتریان بالقوه را در فضاهای دیجیتالی متعدد جلب کنند. اما وقتی نوبت به تصمیم گیری درباره پیام های مناسب برای مخاطبان مناسب در این فضاها می رسد، ابتدا باید ویژگی های برند را در نظر بگیریم.
همانطور که افراد ترکیب منحصر به فرد خود را از ویژگی های شخصیتی دارند، برندها نیز ویژگی های منحصر به فردی دارند. ویژگی ها شناسه هایی هستند که مصرف کنندگان آنها را بخشی از یک برند می دانند. اینها می تواند شامل نام و شعار، رنگ ها، یا حتی موسیقی یا صداهایی باشد که اغلب با نام تجاری مرتبط هستند. علاوه بر این، ویژگی ها می توانند احساسی باشند که یک برند برمی انگیزد. به عنوان مثال ویژگی های “احساس” عبارتند از: معتبر، نوآورانه، قابل اعتماد، صادقانه یا شفاف.
ارزش ویژه برند، ارزش برند یک شرکت یا معیار ادراک مصرف کنندگان از برند است. ارزش ویژه برند قوی به میزان شناخت مصرف کنندگان از برند، ترجیح آنها نسبت به دیگران، سطح ارتباط آنها با برند و میزان وفاداری آنها به آن مربوط می شود. ارزش ویژه برند قوی درها را به روی برندها می گشاید تا با حمایت مشتریان وفادار خود، نوآوری کنند و کسب و کار خود را گسترش دهند.
ارزش ویژه برند با مقایسه آگاهی از برند، وفاداری به برند، اولویت ها و معیارهای مالی اندازه گیری می شود.آگاهی از برند، تعیین تعداد مصرفکنندگانی است که از یک نام تجاری آگاه هستند و از طریق نظرسنجیها و گروههای متمرکز، ابزارهای گوش دادن اجتماعی، و بینشهای جستجو و ترافیک وب اندازهگیری میشود.
وفاداری به برند با استفاده از بینش های رفتار خرید مانند رفتار خرید تکراری و زمان بین خرید اندازه گیری می شود.اولویت برند از طریق بینش هایی مانند معیارهای هدف خرید و نظرسنجی ها اندازه گیری می شود.معیارهای مالی به افزایش فروش در نتیجه کمپین های بازاریابی برند مربوط می شود.برای ایجاد ارزش ویژه برند قوی، ایجاد یک رابطه قوی برند و مصرف کننده مهم است.
رابطه برند-مصرف کننده که به آن رابطه مصرف کننده-برند یا رابطه برند نیز می گویند، چگونگی ارتباط برند و مصرف کنندگان است. آیا این یک اتصال قوی است یا ضعیف؟ ارتباط مثبت یا منفی؟ آیا مصرف کنندگان از نظر عملکردی با برند مرتبط هستند یا از نظر احساسی روی آن سرمایه گذاری می کنند؟ بهترین ارتباطات برند قوی، مثبت و ریشه عاطفی دارند. اینها ارتباطاتی هستند که به تبدیل خریداران از خریدارهای یکباره به حامیان برند مادام العمر کمک می کنند.
چرا که بازارها اشباعتر میشوند و برقراری ارتباط واقعی با مصرفکنندگان سختتر میشود، نام تجاری شاید مهمتر از همیشه باشد. برندسازی به شرکتها این امکان را میدهد که داستانهای منحصربهفرد خود را بیان کنند و با دادن چیزی برای باور به مشتریان، ادراک خود را تغییر دهند. این باعث ایجاد علاقه میشود و مشتریان را به کشف، یادگیری و ایجاد رابطهای به یاد ماندنی با برندشان دعوت میکند. به جای مشخصات و ویژگیها، برندسازی به معنای چیزی است که یک شرکت نشان میدهد .چه کسی در هسته اصلی آن قرار دارد. برندسازی به معنای ایجاد احساس خوبی در مصرف کنندگان از حمایت از یک شرکت و ایجاد ارتباط عاطفی است. آنهایی که نام تجاری دارند به طور موثر یک تصور ماندگار ایجاد می کنند که به افزایش حمایت و وفاداری در میان مشتریان در طولانی مدت کمک می کند.
تشخیص نام تجاری مردم یک شرکت را با نام تجاری، لوگو، شعار و همچنین رنگ آن می شناسند. نمونه های عالی اپل، کوکا کولا یا استارباکس هستند که از وزن نام تجاری خود برای افزایش فروش و جذب مشتری استفاده می کنند.
برندسازی فردی این استراتژی زمانی استفاده می شود که یک شرکت بزرگ دارای محصولات فرعی است که به طور مستقل تحت نام آنها عمل می کنند. به عنوان مثال، شرکت Mars، Snickers، Twix، Bounty، M&Ms را تولید می کند.
برندسازی نگرش این یک استراتژی عالی برای در نظر گرفتن است. شرکت هایی مانند نایک برندسازی نگرش را با آوردن شخصیت و نشان دادن سبک خاص خود اجرا می کنند.
استراتژی “بدون برند“: این رویکرد مینیمالیستی می تواند نتایج عالی برای برند شما به ارمغان بیاورد. طراحی لوگو و محصول خود کلی است اما در عین حال ساده و خلاقانه است. یک مثال خوب شرکت ژاپنی “Muji” است که در انگلیسی به “بدون برچسب” ترجمه می شود.
پسوند برند: این استراتژی خاص زمانی استفاده می شود که یک شرکت با سابقه تصمیم به ایجاد محصولات یا خدمات جدید می گیرد. جدیدترین محصولات یا خدمات همچنان دارای هویت اصلی برند هستند. به عنوان مثال، فندر گیتار تولید کرده بود و سپس برند خود را با تولید هدفون گسترش داد.
برچسب خصوصی: این استراتژی در بین سوپرمارکت ها بسیار مورد استفاده قرار می گیرد. به عنوان مثال، والمارت محصولات را با قیمت مناسب تری به فروش می رساند تا رقابت برندهای بزرگتر و معروف را شکست دهد.
جمع سپاری: در این مورد، حمایت از ایجاد برند شما بر عهده مردم است. برای مثال، حامیان فعالانه در ایجاد نام برند شما مشارکت دارند. این رویکرد به شما این امکان را می دهد که ترجیحات مشتری خود را با دقت دنبال کنید و علاقه آنها را به یک محصول جلب کنید.
ما به برخی از برندها و استراتژی های کلی بازاریابی برند آنها اشاره کرده ایم. برجسته ترین نمونه، نایک، 55 سال پیش تاسیس شد. اکنون نایک در سراسر جهان شناخته شده است و این شرکت سالانه بیش از 35 میلیارد دلار درآمد دارد. مشتریان همچنان به انتخاب نایک، علیرغم داشتن گزینه های زیاد دیگر، به دلیل بازاریابی برند برترشان، ادامه می دهند.لوگوی نایک در همه جا شناخته شده است و فوراً قابل تشخیص است. نایک لباسها و کفشهای ورزشی باکیفیت تولید میکند و میداند چگونه مشتریان را از طریق بازاریابی مؤثر برند، به خرید محصولاتشان وادار کند.
استراتژی برند نایک مدت ها پیش تعریف شده بود. وب سایت، پشتیبانی مشتری، فعالیت های بازاریابی آنها درجه یک هستند. در کمپین های بازاریابی برند خود، اغلب شخصیت خاصی را برای صحبت با احساسات مشتریان درگیر می کنند. شخصیت نایک در مورد شکستها، مبارزات و راههایی که آنها بر تمام موانع مربوط به ورزش غلبه میکنند، باز است. از طریق انواع مختلف بازاریابی بصری مانند ویدئوهای تبلیغاتی، بنرها، تبلیغات، نایک باعث فروش می شود.
این رویکرد به شدت برای مردم انگیزه میدهد، احساسات محض را برمیانگیزد و مشتریان را تشویق میکند تا هنگام انتخاب برند خود با چالشها کنار بیایند. این چیزی است که شما باید برای آن تلاش کنید. محتوای ثابت، انگیزشی و احساسی که باعث میشود مردم به یک تولیدکننده اعتماد کنند و سالها با برندشان بمانند.
اهمیت بازاریابی برند برای موفقیت کسب و کار شما غیر قابل انکار است. توصیه می شود در مراحل اولیه توسعه محصول از آن مراقبت کنید تا برندی بسازید که برای همیشه توسط مشتریان شناخته شود. با اجرای این نکات، یک قدم به ایجاد یک تصویر برند موثر، پایدار و به یاد ماندنی نزدیکتر خواهید شد. آگاهی از برند را افزایش دهید، وفاداری را افزایش دهید و برای موفقیت آماده باشید.